به گزارش سینماپرس، علی میرمیرانی نویسنده و فیلمنامهنویس از وضعیت فروش کتابهایش در بحران کرونا گفت و به مهر بیان کرد: روزهای کرونا به بازار نشر صدمه زده و کتاب فروشیها دائم بسته است. من خدا را شاکرم که با وجودی که فضا برای خریداری کتاب سخت و غیرهموار است اما کماکان اقبال وجود دارد و حتی برخی آثارم اخیر به چاپهای جدید رسیدهاند.
وی ادامه داد: اخیراً چاپ نوزدهم کتاب «چقدر خوبیم ما» منتشر شد. همچنین کتاب «دری وری» از مجموعه سه رمان «هر دم بیل» نیز در همین بهار به چاپ ششم رسید.
«قصههای مجید» از معدود اقتباسهای سریالی
میرمیرانی که در سالهای اخیر در حوزه نگارش فیلمنامه هم و مجموعههای نمایشی هم فعالیت داشته است درباره اینکه چرا کمتر اقتباسی از کتابها در حوزه تولید صورت میگیرد، گفت: اقتباس در ایران خیلی کم است همان اقتباسهای اندکی هم که صورت میگیرد در حوزه سینماست و در سریال سازی بسیار انگشتشمار بوده است. در صورتیکه در جهان آثار اقتباسی بسیاری ساخته میشود و حتی در آکادمی اسکار یک اسکار را برای فیلمنامه اقتباسی به صورت مجزا قرار میدهند و دلیلش همین است که از پتانسیل ادبیات استفاده شود.
وی با اشاره به سریالهای معدودی که با استفاده از اقتباس ساخته شده است، گفت: دایی جان ناپلئون حدود ۴۵ سال پیش ساخته شده است و سریال «قصههای مجید» که برای کودکان و نوجوانان ساخته شد از معدود آثار در این حوزه است. «قصههای مجید» اثر مرادی کرمانی که کیومرث پوراحمد آن را ساخت و به نظرم خیلی کار هم موفقی از آب درآمد. این سریال با اقبال مواجه شد و بازپخش هم داشته است اما در حوزه سریال دیگر سمت اقتباسهای این چنینی نرفتیم.
چرا از آثار ادبی اقتباس صورت نمیگیرد؟
میرمیرانی درباره اینکه چرا در این سالها تهیه کنندگان یا کارگردانان کمتر سراغ ساخت آثار اقتباسی رفته است توضیح داد: ابتدا باید به پروسه انتخاب یک طرح اشاره کنم. وقتی طرحی به تهیهکنندهای ارائه میشود تهیه کننده میبیند، میپسندد و اگر کار تلویزیونی باشد از کانالهای مورد نظر میگذرد تا به تصویب برسد و بعد نوشته شود و به تولید برسد. اگر هم مربوط به شبکه نمایش خانگی باشد کمی روند آن متفاوت و مشکلات تصویب طرح کمتر است منتها مساله این است که معیار ساخت آثار در تلویزیون متفاوت با مجوزهای وزارت ارشاد است. به عبارت دیگر کتابی را که وزارت ارشاد مجوز انتشارش را میدهد و با قوانین داخلی هم نوشته شده است وقتی قرار است به سریال تلویزیونی تبدیل شود مجوز نمیگیرد چراکه خطوط قرمز تلویزیون با ارشاد فرق میکند.
وی با اشاره به اینکه این رمانها برای اقتباس در شبکه خانگی هم استفاده نمیشوند، افزود: نکتهای را میخواهم بگویم که امیدوارم به کسی برنخورد، رمانهایی هستند که اتفاقاً قصههای چفت و بست داری از یک طرح اولیه فیلمنامه دارند اما در شبکه خانگی هم راهی ندارند و دلیل عمده تر این است که بخشی از تهیه کنندگان ما کتاب نمیخوانند و برای همین شناختی هم نسبت به این آثار ندارند.
اقتباس از رمان طنز «هردمبیل»
میرمیرانی به اقتباس از یکی از آثار خودش اشاره و عنوان کرد: به تازگی محمدرضا تختکشیان رمان سهگانه مرا با نام «هردمبیل» خوانده است و با من صحبت کرد تا از آنها سریال بسازد و بر این اساس امتیاز رمان را هم از نشر چشمه خریداری کرد. این سهگانه با اقبال خوانندگان رو به رو هم شده بود اما برای خود من سوال شده بود که چه شد او سراغ اقتباس از این کتابها آمده است که پاسخش این بود که «وقتی فردی طرحی میآورد نمیدانم خروجی آنچه خواهد شد اما وقتی سه جلد رمان میخوانم کل قصه را اعم از کاراکترها، خرده داستانها و فضای آن متوجه میشوم» نگاه این تهیه کننده به طور کلی نسبت به کتاب و اقتباس از آثار ادبی حرفهای بود و خودش هم به طرز حیرت انگیزی کتاب میخواند و همین نگاه در اقتباس از کتابها باید در میان دیگر تهیهکنندگان هم باشد.
وی با اشاره به اینکه تلویزیون چندان پیگیر اقتباس نیست عنوان کرد: سال گذشته بنا بود مسعود صفوی تهیه کننده تلویزیون از روی کتاب یکی از نویسندگان مطرح کشور که جایگاه خوبی هم در میان دسته بندی نویسندگان مورد اطمینان و ارزشی تلویزیون دارد اقتباسی انجام دهد و من فیلمنامه آن را بنویسم. البته پیشنهاد دادم به لحاظ تصویر و درام یکی دیگر از کتابهای همان نویسنده انتخاب شود و با خود نویسنده هم جلساتی برگزار شد با این حال به خروجی نرسید چون طبیعتاً تلویزیون باید امتیاز رمان را میخرید اما پیگیری نکرد.
این نویسنده اضافه کرد: به طور مثال خود من رمانی به نان «شولا» دارم که به گمانم از آن یک سریال مناسبتی محرمی درمیآید و خودم میدانم کدام کار پتانسیل بیشتری برای تصویری شدن دارد.
این برنامهساز در پایان مطرح کرد: رفتن به سمت اقتباس کار درام را قویتر میکند و اتفاقاً الان همه از ضعفهای درامها مینالند یعنی اگر با تهیه کننده، کارگردان، بازیگر و… صحبت کنید نبود فیلمنامههای غنی و منجسم را مشکل میدانند. در شوراهای فیلمنامهها هم به طرحهای هفت یا هشت صفحهای بسنده میشود که درنهایت نمیدانید چه خواهد شد اما رمان ابتدا و انتها و شخصیتها و فضای آن مشخص است.
ارسال نظر